داستان Little Nightmares 1 چه بود و در پایان چه شد؟
لیتل نایتمرز داستان بزرگ شدن کودکان در رویارویی با همه ترس ها و آرزوهای آنهاست ولی آیا در پایان و پس از ورود به بزرگسالی محکوم به تبدیل شدن به موجوداتی هستند که روزی از آن ها بیزار بوده اند؟
در وب سایت رسمی با این عنوان روبه رو میشویم Play With Your Childhood Fears!
کابوس های کوچک مکانی تحریف شده است جایی بین رویا و واقعیت، جایی که کودکان به تنهایی با ترس و وحشت جهان روبرو می شوند و در میان گوشت مردار و کفش های قدیمیِ Maw به دنبال امید می گردند.
در این بازی جزئیات زیاد و مرتبط به هم وجود دارد که نباید همه آن را اتفاقی دانست و به همان اتفاقات ساده بازی اکتفا کرد ولی خود سازندگان تاکید بر سادگی بازی دارند و تجربه کنندگان بازی بیش از حد درگیر تئوری های توطئه شده اند لذا این مطلب بر اساس بررسی اطلاعات بازی از منابع مختلف نوشته و سعی شده به تئوری هایی که دلیل محکم برای اثبات ندارند دامن نزنیم همانطور که سازندگان بازی اعلام کرده اند با نگاه ساده تری به بازی بنگریم
این مطلب با بررسی نسخه موبایل، نسخه اول کنسول، dlc ها و کامیک با این که کمی متناقض و فاقد دقت کافی هستند نوشته شده است
قدیمی ترین اطلاعاتی که داریم از جایی شروع میشود که six در شهر (city of Metronome) گرفتار مردی به نام Ferryman میشود که او کودکان را میگیرد و با قایق به Maw میبرد.
حال six در اعماق Maw در یک چمدان با دیدن یک رویا از خواب بیدار میشود و به دنبال راه فرار میگردد تا از این سازه ی عظیم که در دریا قرار گرفته بگریزد.
شاید six دچار فراموشی شده و چیزی از گذشته به یاد نمیاورد چون طبق کامیک به 5 کودک دیگر برمیخورد که آن ها از گذشته او میپرسند ولی او سکوت میکند و بقیه گمان میکنند که او گذشته خود را فراموش کرده است. او نامی ندارد از این رو چون نفر ششمی است که به جمع کودکان فراری Maw پیوسته او را six نامیده اند.
بقیه بچه ها داستان گذشته خود را تعریف میکنند یکی از آن ها با مردی رو برو شده که آن را مرد آینه ای مینامد او در قاب عکس های بازی نیز دیده میشود و بدنی همچون مرد به دار آویخته دارد. او کسی است که ابتدا هرچه از آینه میخواستند برآورده میکرد و سپس شخص را به داخل آینه میکشید و زندانی میکرد. شاید لیدی جوانی خود را از آن به دست آورده و سپس مرد آینه ای را از آینه بیرون کشیده تا قدرتش را از دست بدهد و باعث خودکشی او شده است.
اطلاعات بیشتر از مرد به دار آویخته
متاسفانه بچه ها در کامیک با بچه های بازی هماهنگ و یکسان ساخته نشده اند و 5 بچه ای که ذکر شدند با بچه های دیگر در بازی متفاوت هستند، دلیل جدا شدن بچه ها از هم مشخص نیست. به هر حال six با اولین شخصی که روبرو میشود Janitor (سرایدار) است. وظیفه سرایدار نگهبانی و جلوگیری از فرار کودکان است. او نابیناست ولی حس شنوایی و بویایی قوی دارد و یک هنرمند است چرا که کلکسیونی از هزاران عروسک و مجسمه در منطقه ای که تحت حفاظت اوست یافت میشود. ممکن است سرایدار از ابتدا نابینا نبوده چون تصویری از او که دارای چشم است در بازی یافت میشود
در Little Nightmares ما کودکان زیادی را میبینیم که تسلیم وضعیت موجود شده اند و یا در تخطی از قوانین توسط بانو به نوم ها برای کار در اعماق Maw تبدیل شده اند. Six نیز داستان کودکی است که از همسو شدن با جامعه و شرایط حاکم سرباز زده است و سعی دارد بر خلاف وضعیت موجود قدم بردارد.
در این بازی بچه ها ضعیف و بی آزار و معصوم هستند و پس از ورود به دنیای بزرگسالی (آدم بزرگ ها) با از دست دادن این معصومیت به موجوداتی با تمایلات زشت و ناپسند تبدیل میشوند و هیولاهایی که در بازی میبینیم چیزی بیشتر از انسان هایی که بزرگ و در پی آن گناهکار شده اند نیستند.
داستان پسر فراری در dlc بازی نیز تقریبا موازی و گاهی کمی زودتر از six اتفاق میفتد پسری که در اولین گرسنگی به six نان داد ممکن است همین پسر فراری باشد او قبل از six از سد سرایدار میگذرد و Granny را با انداختن تلویزیون در آب میکشد ولی به نحوی سرایدار متوجه کار او میشود و در راه خروج برای پسرفراری کمین میکند و او گرفته و درپارچه ای میپیچد تا به اتاق بانو بفرستد ولی او میگریزد و به مرکز Maw که موتورخانه قرار دارد سقوط میکند. آنجاست که درمیابیم نوم ها برای کار کردن در Maw ساخته و طلسم شده اند و از سایه های آن ها که سایه ی بچه هاست میتوان حدس زد که آن ها روزی کودکانی واقعی بوده اند. نقاشی های بسیاری در سراسر Maw از چشم تا دشمنان بازی یافت میشوند که توسط نوم ها کشیده شده اند شاید برای هشدار به کودکان دیگر.
در همین زمان six سرایدار را شکست داده و به آشپزها میرسد. مناطق مربوط به آشپزی و مهمان خانه ها عمده بخش Maw را تشکیل میدهند که نشان دهنده هویت و ذات Maw میباشد اینجا استراحتگاهی برای مسافران پرخور و شکم پرست می باشد تا هرچه میخواهند بخورند ولی خبر ندارند که خودشان غذای مسافران بعدی خواهند شد.
بر طبق یک تئوری مهمان ها ماسک بر چهره ندارند بلکه پوست چاق و وارفته خود آن هاست اگر ماسک بر چهره دارند پس چرا بعضی از آن ها علاوه بر آن نقاب نیز بر صورت خود زده اند؟
آشپزها پوست این انسان های چاق را بر چهره دارند تا ظاهری انسانی پیدا کنند ولی در زیر آن شاید فقط عروسک هایی هستند که لیدی با جادوی خود خلق کرده است. مشخص نیست گذشته آشپزها چیست ولی از کودکی در Maw بزرگ شده اند و ظاهری عجیب دارند.
چهره واقعی آشپزها
مدرکی برای اثبات کشته شدن مهمان ها توسط آشپزها سلاخی یک نفر در اتاق مهمان و کشف چرخ گوشت و سوسیس ساز از گوشت های داخل Maw (گوشت ها از بیرون وارد نمیشوند بلکه همینجا تولید و فرآوری میشوند و گوشت ها قرمز هستند و نمیتواند گوشت ماهی باشد)
اگر بازی را اینگونه تصور کنیم که همه ماسک دارند فلسفه ماسک و نقاب، مخفی کردن چهره و احساسات درونی ماست و تقریبا همه ما در موقعیت های مختلف ماسک های متفاوتی بر چهره و شخصیت خود میگذاریم. حالا دنیایی رو تصور کنید که چهره شما بازتعریف تمایلات و رفتار و احساسات شما باشد احتمالا در چنین وضعیتی همه مجبور به قرار دادن ماسک بر صورت زشت خود میشوند. ممکن است در Little Nightmares نیز فلسفه ی ماسک هایی که بر چهره دارند همین موضوع باشد. مردمی که چهره آنها تحت تاثیر رفتار آنها تغییر کرده به جای تصحیح رفتار و شخصیت خود ترجیح به استفاده از ماسک میدهند مانند مردم شهری که جادو شده و به جز حقیقت نمیتوانند چیزی بر زبان بیاورند ولی این باعث صداقت مردم نمیشود بلکه مردم آن شهر ترجیح میدهند سکوت کنند و یا با زبان اشاره و یادداشت کردن به دروغگویی و رفتار نادرست خود ادامه دهند.
عنصری که حسو حال بازی را بسیار مرموز میکند; "گرسنگی"
اسم این بازی در ابتدا قرار بود Hunger یعنی گرسنگی باشد با نگاهی نیمه روانشناسی همه ما در درون یک شخصیت سایه ای نیز داریم شاید مفهوم بازی بزرگ شدن همه کودکان و با همه ترس ها و چالش های پیش رو باشد این که آیا همه ما میتوانیم بر خودمان پیروز شویم و در آینده به چه چیز تبدیل خواهیم شد.
چیزی که مثل روز روشن است این است که گرسنگی های six اصلا طبیعی نیست و با غذای معمولی برطرف نمیشود در حین گرسنگی و غذا خوردن، روح سیاه او (shadow six) در کنارش ظاهر میشود.
برای این که بدانید این روح سیاه از کجا آمده باید نسخه دوم بازی را تمام کنید و پایان مخفی را نیز تماشا کنید. حوادث آخر بازی باعث به وجود آمدن shadow six شده است و به احتمال زیاد نسخه دوم داستان قبل از نسخه اول را روایت میکند.
به بازی برمیگریدم پسرفراری که چهره واقعی و زشت لیدی را در آینه دیده و لیدی متوجه حضور او شده توسط او به نوم تبدیل میشود بنظر میرسد لیدی از این که چهره واقعی او برملا شود بیش از هرچیز دیگری میترسد. حالا پسر به نوم تبدیل شده و با six گرسنه مواجه میشود در این صحنه میبینیم که این نوم که همان پسرفراری سابق است بر خلاف نوم های دیگر که از وجود six فرار میکنند یک سوسیس را از زمین برای او برمیدارد شاید میخواهد بگوید من همان پسری هستم که قبلا یک تکه نان به تو دادم ولی گرسنگی و سیاهی روح six بزرگتر از آن است که به درستی متوجه اطرافش باشد و ... نوم را میخورد (بر طبق یک تئوری six با خوردن نوم خاطرات پسر را به دست میاورد و متوجه میشود نقطه ضعف لیدی، آینه است پس شاید مرگ پسرفراری بیهوده نباشد) البته با نگاه ساده به آینه های شکسته در اقامتگاه لیدی هم نقطه ضعف او آشکار است.
و در پایان لیدی توسط بازتاب جادوی خود در آینه شکست میخورد و اینجاست که روح شیطانی six دوباره باعث گرسنگی six میشود و با خوردن لیدی انرژی و جادوی لیدی به six منتقل میشود. در این صحنه برخلاف صحنه های گرسنگی قبلی، دیگر شاهد ظاهر شدن روح شیطانی six نیستیم به این معنا که با six ادغام شده است و نتیجه این که با همان جادوی لیدی که به six منتقل شده همه موجودات خبیث Maw که در مسیر خروج six قرار میگیرند کشته میشوند
شاهد هیچ تلاشی از طرف six برای آزاد کردن کودکان دیگر و یا بازگرداندن نوم ها به حالت قبل نیستیم و six به تنهایی از در Maw خارج میشود
از دور صدای نزدیک شدن یک کشتی به گوش میرسد و بازی به اتمام میرسد.
اگر تمام آثار لیتل نایتمرز شامل نسخه های بازی، dlc، کامیک و حتی اطلاعات رسمی سایت را بررسی کنیم نه از شروع داستان six اطلاعاتی وجود دارد و نه از پایان بندی کامل و یا حتی یک هپی اندینگ خبری است. پایان داستان را به دو صورت و احتمال کلی میشود درنظر گرفت; six یا در Maw می ماند و جایگزین لیدی میشود که با توجه به مسیر داستان زیاد منطقی نیست و اگر من جای سازنده بودم چنین منظوری را با بازگشت six به Maw در لحظه پایانی بازی به تصویر میکشیدم یا قصد و هدفی برای ماندن six در Maw برنامه ریزی میکردم
و یا این که خیلی ساده six از Maw میگریزد و به دنبال سرنوشت خود میرود
داستان تمام نشده هیچ کس نمیتواند شما را به هیولا تبدیل کند بجز وسوسه های درونی و تاریکی وجود خودتان. سایه همواره به همراه شماست و درواقع بخشی از شماست، فنا ناپذیر است و راه فراری از او نیست. تا کی میشود با او مقابله کرد.
- ۹۹/۱۲/۱۷
با سلام، خسته نباشید . خیلی فکت های جالبی بود،اصلا در طول بازی به اونها دقت نکرده بودم و
یکی از بهترین بازی هایی بودکه تموم کردم. امیدوارم قسمت دومش هم برای android درست کنن.